ویترین بازی: Vampire: The Masquerade - Bloodlines
به گزارش هنجس بلاگ، تعریفی که امروزه از بازی های نقش آفرینی داریم، کمی متفاوت از واقعیت این بازی هاست. مشخصه اصلی بازی های نقش آفرینی، دنیای آن هاست؛ دنیایی که پر از قصه های مختلف است و ما هم در نقش شخصیتی، این قصه ها را به شکلی که خودمان می خواهیم، پیش می بریم و تجربه می کنیم. با این حال، نگاهی به نقش آفرینی های امروزی می اندازیم و اساسا چیزی به اسم قصه گویی در آن ها پیدا نمی کنیم؛ نقش بازی کننده و تاثیر انتخاب های او و چنین موضوعاتی به کنار. این جاست که تصمیم می گیریم برای چندمین بار، همان بازی های قدیمی مان را پیدا کنیم و به آن ها پناه ببریم.
بازی Vampire: The Masquerade - Bloodlines به بهترین شکل ممکن یک نقش آفرینی را تعریف می کند، حسابی خاص و تازه است و مطمئنا مثل آن را ندیده اید و در عین حال، آن قدر هم قدیمی نیست که بازی کردنش اعصاب تان را خرد کند.
اینکه بتوانیم در دنیایی فانتزی، عناصری آشنا پیدا کنیم، به ما کمک می کند تا رابطه بهتری با آن دنیا داشته باشیم. دقیقا به همین خاطر است که نقش آفرینی هایی که در دنیای مدرن اتفاق می افتند، معمولا محبوبیت بسیار بیشتری پیدا می کنند؛ مثل فاینال فانتزی 7 یا تمام قسمت های مجموعه بازی های پرسونا. Vampire: Bloodlines از این نظر شگفت انگیز است. به دنیای امروز، خون آشام ها را اضافه کنید؛ آن هم به منطقی ترین و باورپذیرترین شکل ممکن. خون آشام ها نژادهای مختلفی دارند، ظاهر و قدرت های خاص خودشان را دارند و در گروه ها و قبیله های مختلف زندگی می کنند. همه چیز به بهترین شکل ممکن در دنیای Vampire: The Masquerade به تصویر کشیده شده است و حتی دلیل وجود خون آشام ها و ریشه آن ها هم قصه درست و درمانی دارد.
البته ساخت دنیای Vampire: The Masquerade به بازی های ویدیویی بازنمی شود و در واقع باید به بازی های نقش آفرینی قدیمی آن اعتبار دهیم. حتی قبل از Vampire: Bloodlines هم یک بازی ویدیویی دیگر در این دنیا عرضه شده است. با این حال، نه ما و نه شما با آن بازی های تخته ای سر و کار داشته ایم، نه بازی ویدیویی دیگر این مجموعه آن قدر خوب است که بخواهیم به آن اشاره کنیم. به همین دلیل هم در نگاه ما، دنیای Vampire: The Masquerade همان بازی Bloodlines است. این بازی به تنهایی آن قدر خوب و کامل است که عطش مان را از یک نقش آفرینی خون آشامی مدرن رفع کند.
عرضه Vampire: Bloodlines قصه ای بلند و بالا دارد. استودیوی سازنده این بازی، چند ماهی پس از عرضه آن ورشکست و تعطیل شد. خود بازی را هم در زمان عرضه هیچ کس تحویل نگرفت؛ طوری که اسم Vampire: Bloodlines به عنوان یکی از بزرگ ترین پروژه های شکست خورده صنعت بازی در تاریخ ثبت شد. در واقع تمام کسانی که Vampire: Bloodlines را بازی کرده و چپ و راست از آن تعریف می کنند، مثل ما، سال ها بعد از عرضه بازی سراغ آن رفته اند. موضوع این جاست که بازی Vampire: Bloodlines به هنگام عرضه کاملا خراب بود. بازی بدون ذره ای پرداخت و با مجموعه ای ناتمام از باگ ها و مسائل کوچک و بزرگ عرضه شده بود. سازندگان Vampire: Bloodlines پیش از عرضه آن، خودشان حتی بخش های بزرگی از بازی، اعم از داستان و مراحل و گیم پلی را، به خاطر باگ ها و مسائل فنی زیادشان غیرفعال کرده بودند.
با این حال، جماعتی از گیمرهای اهل فن، سال ها پس از عرضه Vampire: Bloodlines گرد هم آمدند و تصمیم به درست کردن این بازی گرفتند. در پی تلاشی که تا همین امروز هم ادامه دارد، بازی نه تنها به وضعیتی قابل قبول رسید، بلکه حجم بزرگی از محتوای حذف شده آن هم به لطف طرفداران، بازگشت. پانزده سالی از عرضه بازی می گذرد و حتی همین حالا که این مقاله را می نویسیم، تلاش برای رفع باگ های بازی ادامه دارد و هنوز هم در کدهای بازی کوئست های غیرفعال پیدا می شود؛ کوئست هایی که حتی دیالوگ های آن ها ضبط شده است.
کمی هم از خود بازی بگوییم بد نیست. اگر عادت کرده اید که شخصیت بازی های نقش آفرینی تان را با قدرت ها و توانایی حمله شان بسنجید، از همان ابتدای کار باید دیدتان را نسبت به Vampire: Bloodlines تغییر دهید. بازی تعدادی نژاد خون آشام مختلف دارد که هر کدام به طور کلی فرایند بازی را تغییر می دهند. برای مثال، یکی از نژادها اساسا دیوانه است و با انتخاب آن، با مجموعه ای از دیالوگ های عجیب و غریب چه از سوی خودتان و چه از سوی شخصیت های داخل بازی روبرو می شوید. یکی دیگر از نژادهای بازی از نظر ظاهری آن قدر زشت است که بقیه با دیدن او، پا به فرار می گذارند، ولی از آن طرف قدرت های زیاد و شگفت انگیزی دارد و جماعتی از خون آشام ها هم رابطه بهتری با او برقرار می کنند.
به جرات می توان گفت که هر کدام از کوئست های بازی به ده ها روش و حالت مختلف تمام می شوند؛ از نژاد شما گرفته تا قدرت هایی که دارید، ارتقاهایی که گرفته اید، تصمیم ها و انتخاب هایی که در دیالوگ ها داشته اید، مسیری که در محیط حرکت کرده اید، آیتم هایی که پیدا کرده اید و مجموعه دیگری از عوامل و عناصر، می توانند روی فرایند بازی و چگونگی انجام کوئست ها تاثیر بگذارند. این دقیقا همان چیزی است که از یک نقش آفرینی انتظار داریم و به ندرت آن را در بازی های این سبک می بینیم.
اگر از کوئست های خوب بازی و دیالوگ های شگفت انگیزی که این کوئست ها را همراهی می کنند، صحبت نکنیم، واقعا به بازی ظلم کرده ایم. اساسا یک عدد کوئست بی معنی در بازی پیدا نمی شود. حتی ساده ترین کوئست که در ظاهر قرار است پیدا کردن و آوردن یک آیتم باشد، با چند پیچش داستانی جالب همراه می شود، که البته فرایند کوئست ها هم با توجه به تصمیم های شما و کارهایی که انجام می دهید، متغیر و متفاوت است. در واقع بازی آن قدر حالت مختلف و محتوا دارد که می توانید بارها و بارها و به حالت های مختلف آن را تجربه کنید و هر بار هم چیز جدیدی ببینید. بد نیست به این موضوع هم اشاره کنیم که دیالوگ ها دوبله بسیار خوبی دارند و شخصیت ها هم به بهترین شکل ممکن، صحیح از آب درآمده اند.
با تمام این اوصاف، Vampire: Bloodlines یک مشکل بزرگ دارد؛ مسئله ای که ریشه آن فنی نیست و در واقع ضعفی در طراحی بازی محسوب می شود. مبارزات بازی افتضاح هستند. هر قدر هم که بخواهیم از قابلیت های مختلف مبارزات بازی استفاده کنیم، باز هم نمی توانیم از مبارزات بازی لذت ببریم. پس در نتیجه بهتر است به جای مبارزه، به همان صحبت کردن و استفاده از آیتم و این ها تکیه کنیم که همه چیزشان به درستی طراحی شده است. در نتیجه اگر تصمیم گرفتید بازی را نصب کنید، تمام امتیازهای خود را روی مهارت های صحبت خرج کنید.
پانزده سال از عرضه بازی Vampire: Bloodlines می گذرد و همین که امروز می توانیم آن را روی کامپیوترمان نصب کنیم و به خوبی از آن لذت ببریم، از جلوتر بودن بازی از زمان خود می گوید. جماعتی از بازی سازان به تازگی تصمیم گرفته اند تا یک دنباله برای این بازی بسازند؛ دنباله ای که به اسم Vampire: Bloodlines 2 معرفی شده و قرار است سال آینده عرضه شود. با این حال، تصور نمی کنیم بازی چندان آش دهن سوزی باشد. در نتیجه می دانیم که احتمالا باید تا ابد Vampire: Bloodlines بازی کنیم و چندان هم از این موضوع، ناراضی نیستیم.
منبع: دیجیکالا مگ