نجیمی: پول نفت ارتباط صنعت و دانشگاه را شکرآب کرد ، درجازدن صنعت با حمایت دولت
به گزارش هنجس بلاگ، دولت باید سرمایه گذاریش را ببرد در محصولاتی که احتیاج به رانت و یاری ندارند. در جهان خود صنعت است که می آید دست به دامن فناور و دانشگاه می گردد.
گروه دانشگاه خبرنگاران-زهراسادات روئین پیکر؛ دکتری مهندسی مواد دارد. حدود 13 سال است در حوزه فناوری نانو کار می نماید. در یک دوره ای مسئول تجهیزات آزمایشگاهی و صنعتی ستاد نانو بوده. بعد از آن سه چهار سال دبیر کارگروه صنعت و بازار بوده. دکتر علی اصغر نجیمی دو سال است که معاونت بخش صنعت ستاد توسعه فناوری نانو را برعهده دارد. طبق قرار قبلی به دفتر ایشان رفتیم. تبادل نظری مفصلی در خصوص ارتباط صنعت و دانشگاه و چالش های موجود داشتیم. متن این تبادل نظر را در سه قسمت می توانید مطالعه کنید.
ارتباط بین صنعت و دانشگاه است کلاف سردرگمی است. برای اینکه این ارتباط شکل بگیرد یک سری دفاتر، مراکز، شرکت ها، حلقه های واسطه به وجود آمده اند. ولی با گذشت چندین سال از تاسیس آنها، ارتباط موثری شکل نگرفته. همچنان خاتمه نامه های دانشگاهی، تحقیقات و پژوهش ها مورد استفاده قرار نمی گیرند. از آن طرف هم صنعت با مسائل خود دست و پنجه نرم می نماید. حلقه واسطه اصلی شرکت های دانش بنیان هستند. در دانشگاه هم دفاتر ارتباط صنعت با دانشگاه.
دانشجو: به نظر شما چرا این واسطه ها کارآمد نیستند؟ آیا احتیاج به فرایند ارتباطی جدیدی است؟ یا باید فرایند موجود اصلاح شود؟
نجیمی: بخواهم جواب این سوال را بدهم شاید خیلی آن چیزی نباشد که دلتان می خواهد. ولی من فکر می کنم که این موضوع کلا یک ریشه عمیق دارد. ریشه عمیق تر برمی شود به مسائل کلان اقتصادی کشور. یعنی اینکه چرا ساختار ها خود به خود کنار هم قرار نمی گیرند تا کار نمایند. برمی شود به ریشه های مسائل اقتصادی کلان کشور یا رویه هایی که در کشور است.
وقتی که یک کشور صنعتش، صنعت دولتی و انحصاری باشد، خب این صنعت ذاتا دنبال رقابت پذیری، اخذ فناوری، توسعه محصولات جدید یا چیزهایی از این دست نیست.
شما ببینید وقتی که یک کشور صنعتش، صنعت دولتی و انحصاری باشد، خب این صنعت ذاتا دنبال رقابت پذیری، اخذ فناوری، توسعه محصولات جدید یا چیز هایی از این دست نیست.بنابراین نباید خیلی گشت دنبال این که چرا واسطه ها کار نمی نمایند. دنبال انگیزه ها باید باشیم. یا از آن طرف دانشگاه هم همین است. وقتی که استاد دانشگاه ما خیلی امیدی به این ندارد که بخواهد یک استارت آپی راه بیندازد، یا شرکتی ایجاد کند و شرکتش از لحاظ اقتصادی پیروز باشد، خب آن انگیزه های آن چنانی هم مسلما نخواهد داشت. پس من فکر می کنم یک بحثش بحث های عمیق اقتصادی کشور است.
وقتی فرض کنید چیزی که در دو سه سال اخیر به خصوص خیلی شدیدتر شده، هر شرکت صنعتی که بروید درگیر مسائل روزش است. اتفاقا دیروز دو شرکت صنعتی نانو را در اصفهان می دیدم. هر دو متاسفانه درگیر مسائل بودند. مثلا یکی از آن ها در بحث تخصیص ارز مواد اولیه به مشکل خورده. آیا برای این شرکت توان، رمق، انگیزه ای می ماند تا روی توسعه محصول جدید، رقابت و مسائل این چنینی کار کند؟ وقتی شرکت می گوید من سه ماه است درگیر این مسئله هستم. فقط خودم رفتم ارز از بازار آزاد جور کردم؛ منتهی مجوزش را بانک مرکزی نمی دهد که ماده اولیه را وارد کنم. از 5 خطی که آن شرکت داشت سه خط تعطیل شده بود. از 150 کارگر، نصف تعدیل شده بود.
یا شرکت دیگری بودیم در حوزه پلیمر. مطرح می کرد که الان در واقع بسیار ناعادلانه تخصیص مواد اولیه پلیمری اتفاق می افتد. این که می گویم به شما از n شرکت دیگر در حوزه پلیمر شنیدم. یعنی شرکت دانش بنیان حوزه پلیمر محصول هایتک و حتی صادراتی کار می نماید. بعد یک سامانه ای به نام بهین یاب هست که قرار است پلیمر یک ظرفیتی به این ها اختصاص بدهد و این ها بفرایند از بورس کالا، محصولشان را تهیه نمایند. اتفاقی که افتاده این است؛ پتروشیمی ها در بورس کالا عرضه را کم می نمایند، برای اینکه رقابتی بشود و قیمت برود بالا. از آن جایی که در های کشور باز نیست که شرکت های رقیب این پتروشیمی ها در ایران بورس کالا رقابت نمایند، عملا عرضه را پایین نگه می دارند تا قیمت برود بالا.
مثلا یک شرکت پتروشیمی ما، محصول پتروشیمی را از رقیب ترک که آن هم از ایران محصول را می خرد گرانتر می خرد. باور می کنید شما؟ خنده دار نیست؟ این را با قطعیت می گویم. هم شرکت ها هم بازار ترکیه را آنالیز کردیم. یک شرکت ترکیه ای که مثلا فرض کنید لوازم خانگی فراوری می نماید، محصول پلیمری مورد احتیاجش را، چون از اقلام صادراتی ایران است، با قیمت جهانی از شرکت پتروشیمی ایران می خرد.
حالا شرکت داخلی دانش بنیان ما آمیزه های پلیمر های پیشرفته ای فراوری می نماید که قبلا وارداتی بوده. این شرکت دارد پلیمر را پایین تر از ظرفیت تخصیص داده شده می خرد، آن هم با قیمتی بالاتر از قیمت جهانی. حالا قرار است این شرکت ایرانی در همین محصول با رقیب ترک رقابت کند. جالب است با این حالی که ماده اولیه ایرانی است، در همین بازار ایران از رقیب ترکش شکست می خورد. از این پارادوکس ها و چیز های خنده داری که در صنعت ما اتفاق می افتد زیاد است.
وقتی می گویم بحث های کلان ریشه این ناکارآمدی است منظورم همین است. یعنی اینکه راستا های درآمدی از راستا های فراوری و رقابت جداست. وقتی شرکت دانش بنیان به من می گوید که اگر سرمایه در گردش را به جای اینکه وارد فراوری کنم، اول سال یک ملک با آن بخرم تا آخر سال این ملک جوری ارزشش بالا می رود که اگر بفروشم، تمام حقوق کارگران را بدهم، همه چیز را هم بدهم، از فراوری برای من باصرفه تر است. اینجا همان نقطه ای است که این اتفاق می افتد دیگر. نه رقابت، نه اخذ فناوری، نه توسعه محصول!
این انگیزه ها کشته می شود.شما می خواهید به صورت تخصصی روی ارتباط بین صنعت و فناوری به صورت کلان دانشگاه ها یا شرکت های دانش بنیان صحبت کنید. من سعی کردم در مرحله اول یک ریشه یابی بگویم. این ریشه را من از سمت انگیزه مطرح می کنم. باید همواره برای یک کاری انگیزه ها را درست کرد. یک بنده خدایی می گفت که مثلا یک بار دیدند در رودخانه ای یک تعداد آدمی افتاده اند دارند غرق می شوند. آمدند یک سیستم درست کردند. طناب گذاشتند، چوب دادند. دو سه نفر استخدام کردند این آدم ها را بگیرند. یکی گفت خب این ها را به جای اینکه بگیرید، ببینید چه اتفاقی می افتد این آدم ها در آب می افتند. بالا دست رودخانه دیدند یک آدم دیوا نه ای آدم ها را می اندازد در آب. این را گرفتند، مشکل حل شد.
بحث من این است وقتی این مسئله را حل کنید اول ریشه این بی انگیزگی در این کار را ببینید. آنجا خود صنعت دارد کوشش می نماید که محصول به روز بدهد. چرا؟ که باید با تمام محصولات جهان رقابت کند و خود صنعت است که می آید دست به دامن فناور و دانشگاه می شود.مگر فکر می کنید در جهان همه دست اندرکار هستند این ارتباط شکل بگیرد؟ نه، آنجا خود صنعت دارد کوشش می نماید که محصول به روز بدهد. چرا؟ که باید با تمام محصولات جهان رقابت کند و خود صنعت است که می آید دست به دامن فناور و دانشگاه می شود.
آنجا خود صنعت دارد کوشش می نماید که محصول به روز بدهد. چرا؟ که باید با تمام محصولات جهان رقابت کند و خود صنعت است که می آید دست به دامن فناور و دانشگاه می شود. |
در همین کشورمان نمایشگاه نانو داشتیم دو سال قبل. از کشور چین از یک شرکتی که در بحث انتقال مالکیت فکری و پتنت کار می کرد آمده بود می گفت اصلا برای ما جالب است فناوری که اینجا دارید برایش دنبال خریدار می گشت، در صورتی که یک چنین چیزی در چین مثل طلاست و اصلا روی زمین نمی ماند.
دانشجو: چه سازوکاری باعث شده که در خارج از ایران به دنبال خریدار برای فناوری خود نباشند؟
نجیمی: اقتصاد کلان برمبنای فراوری است نه برمبنای رانت و دلالی و مسائل غیر مولد اقتصادی مثل دلار و سکه و ملک. کانال ها آمده به سمت فراوری. من این را هم می گویم. ما یک کشوری هستیم که تا الان مبتنی بر منابع پایه و منابع خام داشتیم کار می کردیم. چون راحت داشتیم نفت می فروختیم. مثل بچه های پولدار شدیم که هر کاری داشتیم بالاخره این پول نفت می آمده. اگر الان هم می بینید اینقدر از لحاظ اقتصادی اوضاع بهم ریخته به نظر می رسد، به خاطر این است که دیگر پول نفت نیست. وگرنه قبلا هم به این آشفتگی بوده.
نمی خواهم به حوزه ای که به من مربوط نیست ورود کنم. از لحاظ ساختار اقتصادی به این آشفتگی بودیم همواره. پول نفتی داشتیم که جریان درآمدی ایجاد می نموده. همواره از آن استفاده می کردیم و لذت می بردیم. حالا از قضا پارسال، سال جاری، در چند سال اخیر بحث تشدید تحریم ها باعث شده فروش نفتمان کم شده. دلار کمتر بیاید؛ و این مسائل که می بینید برای کشور اتفاق بیفتد.
دانشجو: واقعا راه برون رفت از این آشفتگی اقتصادی چیست؟
نجیمی: الان اقتصاد ها در جهان دیگر از اقتصاد های مبتنی بر منابع و این ها گذر نموده اند. یک سری رفتند به سمت اقتصاد های دانش بنیان. الان صحبت از اقتصاد های خلاق است. اقتصادی که مبتنی بر خلاقیت است. اگر ما بخواهیم واقعا در خصوص این قضیه صحبت کنیم می بینیم که اقتصاد ما برای برون رفت این مسئله راه حلی ندارد، مگر اقتصاد دانش بنیان. اقتصاد مبتنی بر ارزش افزوده بالا. در واقع کار دولت ها این است که 1. سیاست گذاری درستی بنمایند. 2. ارتباط درستی بین واحد های مختلف دولت ایجاد شود که سیاست خوب پیش برود.
دانشجو: یعنی شما میفرمایید که بین ارکان چیده شده ارتباط ناقصی وجود دارد که کارآمد نیستند؟
نجیمی: اگر یک روزی دولت دستش را از حمایت از این خودروساز بردارد، این صنعت خودش روی پای خودش پایدار می ماند؟ خیر. سریع سقوط می نماید1. سیاست گذاری درستی در این حوزه نیست.2. ارتباط بین نهاد ها درست چیده نشده که کاردرست انجام شود.
اگر یک روزی دولت دستش را از حمایت از این خودروساز بردارد، این صنعت خودش روی پای خودش پایدار می ماند؟ خیر. سریع سقوط می نماید
یک دولت پیروز دولتی است که سیاست گذاری و تسهیل گری را بتواند انجام بدهد و تا حدودی تنظیم گری. حالا وقتی می گوییم سیاست گذاری، یعنی سیاست های صنعتی که یک کشور برای توسعه خودش بخواهد بگذارد، بیاید سراغ فناوری ها یا صنایعی که چند ویژگی دارند.یکی از این ویژگی ها این است که این صنعت یک صنعتی باشد که ممکن است آغازش و توسعه اش با یاری های دولت باشد که همه جای جهان این اتفاق می افتد، ولی دوامش و ادامه اش دیگر با رانت و یاری و فلان و این ها نیست. شما صنعت خودروی خودمان را ببینید. اگر یک روزی دولت دستش را از حمایت از این خودروساز بردارد، این صنعت خودش روی پای خودش پایدار می ماند؟ خیر. سریع سقوط می نماید پس یک جایی در بخش خودرو اشتباه داریم.
1. سیاستی، چیزی اشتباه بوده که این رخ داده. ما می گوییم پس می رویم در حوزه ای سیاست گذاری می کنیم که اگر حتی با سرمایه گذاری اولیه دولت شکل بگیرد، ولی در ادامه خودش روی پای خودش بایستد و احتیاج به هیچ رانت و حمایت دیگری از دولت نداشته باشد. 2. برعکس شود. هر سرمایه گذاری کردیم به نسبت چند برابر بیاید اقتصاد مولد ایجاد کند که برشود. یعنی اقتصادیات، درآمدها، اشتغال اختصاصی و ... بیاید ایجاد بکند و درآمدهایش برشود به کشور.
وقتی بخواهم این دو مقوله را در خصوص سیاست های صنعتی که یک کشور دارد صحبت کنم می گویم همین دو مقوله را ببینید. دو تای آن جریانی است که با اقتصاد دانش بنیان شکل می گیرد. یعنی همین الان می توانم از نانو مثال بزنم. نانو یک موضوعی است که درست است من به عنوان یک مدیر میانی در بخش دولتی این حرف را می زنم، ولی این فناوری با یاری دولت شکل گرفته. نه با سرمایه گذاری های خیلی کلان. با سرمایه گذاری محدود.
بیشتر علت رشد و پیروزیتش با این حال که حتی ما کشورمان خیلی سرمایه گذاری کلانی ننموده، خیلی سرمایه گذاری ناچیزی نموده در مقایسه با کشور هایی مثل آمریکا، ژاپن و چین. ولی علت این که یک خروجی هایی داده ملموس، یک اقتصادی ایجاد نموده، این بوده که این فناوری 1. براساس تفکر آدم ها بوده و همه مردم را درگیر نموده. نه براساس منابع خام یا هر چیز دیگری. 2. بر اساس انسان ها و نخبگان و آن هم همه آنها. نه یک بخش خاصی شان. نه یک رانتی به افراد خاص. یعنی کل بدنه فناور و علمی کشور درگیر این موضوع شدند و مردمی شده به اصطلاح. آمدند این کار را با ابتکار و نوآوری هایی که در بدنه نخبه جامعه بوده شکل دادند و این را جلو بردند. مثلا ما حدود 700 محصول صنعتی نانو در کشور داریم که وقتی نگاه می کنیم، دقیقا چرخه اقتصادی که من به شما می گویم در این ها است.
یعنی مثلا فرض کنید شرکتی داریم داروسازی. بله، ستاد نانو در آغاز کار حمایتش نموده نانو دارو های پیشرفته را توسعه بدهد. ولی الان این شرکت ایرانی در عرض دو سه سال با دارویی که به بازار آورده، شده یک شرکت صد میلیاردی در ایران، و شاید ده ها برابر آن عددی که دولت سرمایه گذاری و حمایت نموده، فقط مستقیما به صورت اقتصادیات بر ارزش افزوده برگردانده، غیرمستقیم هم این بوده یک نانودارویی که می خواسته با فرض کنید 700، 800 دلار به ازای هر واحدش وارد کشور شود را جایگزین نموده به یک محصول بسیار ارزانتر با همان کارایی.
یعنی این بیاید در اختیار مردم کشورمان قرار بگیرد و می شود اثر غیرمستقیم اقتصادی؛ و تازه الان آغاز نموده به صادرات عمده. مثلا در همین شش ماهه اول سال جاری دو و نیم میلیون دلار فقط به ترکیه صادر نموده. با این که در ها بسته است، انتقال پول سخت است، و با اینکه قیمت رقابتی است توانستیم در ترکیه رقیب آمریکایی را کنار بزنیم و در مناقصاتشان برنده شویم و آن بازار دارو را در ترکیه بگیریم. این یعنی یک سیاست گذاری درست. یعنی دولت بیاید سرمایه گذاریش را ببرد در محصولاتی که احتیاج به رانت و یاری ندارند. خودشان روی پای خودشان هستند. از چرخش اقتصادی شان نه تنها آن سرمایه گذاری جبران می شود، بلکه دیگر حالا میتوانی بروی در حوزه های جدید درآمد اضافه برای شرکت و کشور ایجاد کنی. از این مثال ها خیلی زیاد در حوزه نانو هست.
با این حال که نانو یک موضوع جدید است، چند سال بیشتر از عمرش نمی گذرد. شرکت های صنعتی که در ایران از این حوزه استقبال کردند شاید حدود هفت، هشت سال است که محصولات تجاری شان را وارد بازار نموده اند. ولی تقریبا هر ساله یک رشدی حدود صد درصدی دارد و همه هم توسط صنایع بخش خصوصی و یا شرکت های دانش بنیان بخش خصوصی حمایت شده. در این ها پای دولت نیست. دولت فقط یاری های اولیه را نموده. تنظیم گری و سیاست گذاری نموده.
فرض کنید این ها می رفتند در وزارت بهداشت گیر می خوردند. ما آمدیم با وزارت بهداشت یک کمیته ای ایجاد کردیم که به این شرکت ها یاری کنیم تا بفرایند مجوزشان را سریع تر بگیرند. دولت ایستاده در قسمتی که باید باشد. ارتباط بین دستگاه ها. گفتم دو تا پایه دارد. یکی این سیاست درست. یکی شبکه سازی ارتباط بین نهادها. طوری که آن سیاست به راحتی پیاده شود.
یعنی ما اگر گفتیم مثلا نانو دارو می خواهیم توسعه بدهیم، باید برویم با وزارت بهداشت فرآیندی را بچینیم که این ها وقتی آمدند راحت مجوز ها را بگیرند. در فهرست دارویی و بیمه بفرایند. یعنی شرکت های دانش بنیان راستاشان هموار باشد که محصول با کیفیت و با ارزش افزوده بالایشان را به دست مشتری برسانند. سایر سازمان ها همین طور هستند.
منبع: خبرگزاری دانشجوشیرگاه نیوز: شیرگاه نیوز | آخرین اخبار و رویدادهای روز دنیا
دور زمین: دور زمین: سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده!